کد خبر: 1228523
تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۱:۴۰
خب، اگر ما بخواهیم جامعه معلمین به سطح تراز ـ [یعنی]همین سطحی که عرض کردم ـ برسند، طبعاً باید مراکز تربیت معلم را تقویت کنیم که خب اشاره کردند. بنده هم مکرر راجع به دانشگاه فرهنگیان و مراکز تربیت معلم توصیه کرده‌ام، تأکید کرده‌ام، باز هم تأکید می‌کنم؛ دست‌کم نباید گرفت؛ این جا‌ها خیلی مهم است؛ و در واقع دانشگاه فرهنگیان [جای]تربیت مربیان نسل جدید کشور است، بنابراین اهمیت خیلی زیادی دارد. این هم یک مسئله. 

جوان آنلاین: در باب آموزش‌وپرورش چند سرفصل را من ذکر می‌کنم. یک سرفصل که از همه مهم‌تر است، مسئله «تحول» است که آقای وزیر اشاره کردند. ما در گذشته، چند سال این سند تحول را گذاشتیم در کشو، درش را هم بستیم! هیچ تحرکی انجام نگرفت، [لذا]ضرر کردیم. آن چند سالی که سند تحول جدی گرفته نشد، پیشرفتی پیدا نکرد، ضرر کردیم. خب حالا بحمدالله شنیدم که سند هم موردبازنگری قرار گرفته که رو به اتمام است و در حال نهایی شدن است و هم «نقشه راه» برای اجرای آن آماده شده که این‌ها همه مهم است. به‌خصوص این نقشه راه برای اجرای سند خیلی مهم است؛ بدانیم این سند را چه جوری بایستی عمل کنیم که در تمام سطوح آموزش‌وپرورش اثر خودش را ببخشد؛ این خبر خوبی است. نگذارید وقفه ایجاد بشود و کار را به‌طور جدی پیش ببرید. 
در همه مراحل هم از عناصر نخبه استفاده بشود. هم در داخل آموزش‌وپرورش نخبگانی هستند، نظراتی دارند، هم در بیرون آموزش‌وپرورش کسانی هستند که کار بارزی هم در آموزش‌وپرورش ندارند، اما فکر دارند، نظر دارند؛ از نظرات این‌ها استفاده بشود؛ و این سند روزبه‌روز باید بیشتر و بهتر ترمیم بشود، یعنی امروز شما سند را به روز کردید، ممکن است دو سال دیگر، سه سال دیگر نیاز داشته باشد که سند به روز بشود؛ چون تحولات سریع است. [لذا]از این‌ها استفاده بشود. این سرفصل اول، سرفصل تحول. 
سرفصل دوم، مسئله توانمندسازی معلمان است. توانمندسازی دو جور است: یکی از لحاظ مسائل معیشتی و مادی و مانند اینهاست؛ این همیشه مورد تأکید ما بوده، و دولت در حد امکاناتش تلاش لازمی را در این زمینه باید انجام بدهد؛ این البته به‌جای خود محفوظ؛ کار لازمی است و بایستی هرچه ممکن است در این زمینه تلاش کرد، اما توانمندسازی یک بُعد دیگر هم دارد که می‌خواهم روی آن تکیه بکنم و آن عبارت است از اینکه معلم از نیروی معنوی خود، یعنی آن عشقی که به‌طور طبیعی به تعلیم و به تربیت در درون وجود انسان هست استفاده کند و از معلومات لازم و نیاز‌های لازم و تجربه‌های لازم استفاده کند برای اینکه کار معلمی را قِوام بدهد؛ قوام‌یافتگی کار معلم. اینکه عرض کردیم شما انسان می‌سازید، نیروی انسانی را و منابع انسانی را شما تولید می‌کنید، این صرفاً با رفتن سرِ کلاس و آن صفحات معین کتاب را درس دادن حاصل نمی‌شود؛ اگرچه آن‌ها هم لازم است، اما صرفاً آن نیست. وقتی وارد کلاس می‌شویم، به‌عنوان یک مسئول، به‌عنوان یک کسی که ما اختیار این جمع و آینده این جمع را در دست داریم، ما می‌خواهیم برای او آینده ترسیم کنیم، با این نیت، با این روحیه، با این انگیزه، با این فهم از معلمی وارد کلاس بشویم. این عرض ما است؛ توانمندسازی این [جور]است. 
خب، اگر ما بخواهیم جامعه معلمین به سطح تراز ـ [یعنی]همین سطحی که عرض کردم ـ برسند، طبعاً باید مراکز تربیت معلم را تقویت کنیم که خب اشاره کردند. بنده هم مکرر راجع به دانشگاه فرهنگیان و مراکز تربیت معلم توصیه کرده‌ام، تأکید کرده‌ام، باز هم تأکید می‌کنم؛ دست‌کم نباید گرفت؛ این جا‌ها خیلی مهم است؛ و در واقع دانشگاه فرهنگیان [جای]تربیت مربیان نسل جدید کشور است، بنابراین اهمیت خیلی زیادی دارد. این هم یک مسئله. 
سرفصل سوم، مسئله معاونت پرورشی است. یک برهه‌ای از زمان این فکر را القا کردند که معاونت پرورشی اصلاً لازم نیست؛ چرا؟ منطقشان هم این بود که می‌گفتند پرورش به‌وسیله خود معلم باید انجام بگیرد. این حرف درستی است؛ کار معلم فقط تعلیم نیست؛ خود معلم باید تربیت هم بکند، پرورش هم بدهد، اما این کافی نیست؛ بحث سر این است. معاونت پرورشی یکی از مهم‌ترین بخش‌های آموزش‌وپرورش است. البته امروز معاونت پرورشی مشکلاتی دارد؛ حالا کمبود منابع مالی و نگاه‌های مختلف [هست، اما این بخش]باید تقویت بشود. 
اولین کار معاونت پرورشی این است که از ایجاد و رواج و شیوع آسیب‌های اخلاقی و اجتماعی در میان خود جوان‌ها جلوگیری کند. بنده می‌خواهم پیشنهاد کنم که جوان‌هایمان ـ که در مجموعه میلیونی دانش‌آموز، یک تعداد خیلی زیادی جوان و نوجوان فعال هستند ـ باید بروند جلوی آسیب‌های اجتماعی را بگیرند؛ خب، مقدمه‌اش این است که در داخل خود مدارس آسیب‌های اجتماعی وجود نداشته باشد؛ این کار معاونت فرهنگی است. حالا البته آمار‌هایی می‌دهند که این‌قدر [آسیب‌ها]زیاد شده؛ بنده به این آمار‌ها خیلی اعتماد نمی‌کنم، این‌ها خیلی مورد اعتماد نیست، اما آسیب‌ها وجود دارد، یعنی رفتار خشن، روابط نامناسب اخلاقی و خیلی چیز‌های دیگر که نمی‌خواهم اسم بیاورم. معاونت پرورشی بایستی به این‌ها برسد. 
یکی دیگر از مسائلی که مربوط به معاونت پرورشی است، تبیین مصالح بنیادی کشور و نظام جمهوری اسلامی است؛ این‌ها باید تبیین بشود، به جوان‌ها گفته بشود. اگر این میلیون‌ها جوان و نوجوانی که ما در آموزش‌وپرورش، در مدارس داریم، مصالح بنیادی نظام را بشناسند، مصالح کشورشان را بشناسند، جبهه دوست و دشمن کشورشان را بشناسند، مسائل اساسی مورد نیاز کشورشان را بشناسند، دیگر تبلیغات دشمنان و این همه تلاش میلیاردی‌ای که دشمنان برای تبلیغات و گمراه کردن افکار عمومی کشور دارند انجام می‌دهند، خنثی خواهد شد. اگر نوجوان ما در این زمینه پیشگیری بشود و از لحاظ فکری به تعبیر رایج واکسینه بشود، این تبلیغات دشمنان خنثی خواهد شد؛ و جوان کشور بداند که آن مؤلفه‌های مصالح کشوری چیست و منطقی که پشت سرش هست چیست؛ این هم مهم است. حالا مثلاً فرض کنید که راجع به امریکا، مثلاً شعار می‌دهند «مرگ بر امریکا»، خب جوان شعار می‌دهد، اما باید بداند که چرا «مرگ بر امریکا» می‌گوید، چرا می‌گوییم «مرگ بر رژیم صهیونیستی»، این را باید بفهمد و منطقش را بداند. چرا می‌گوییم ما با فلان دولت، فلان کشور، حاضر نیستیم ارتباط برقرار کنیم؛ علت چیست؟ این عقلانیتی که پشت سر این مصالح کلی هست، بایستی دانسته بشود. این هم یک سرفصل که سرفصل مربوط به معاونت پرورشی بود. 
یک سرفصل دیگر مسئله ثبات مدیریتی در آموزش‌وپرورش است. آن‌طور که به بنده گزارش کرده‌اند، در سال‌های طولانی گذشته، ما به‌طور متوسط هر دو سال یک وزیر داشته‌ایم؛ هر دو سال یک وزیر! خب دیگر تکلیف این دستگاه معلوم است چه می‌شود؛ تا بیایند یک کار اساسی را شروع کنند، باید وزیر برود؛ وقتی وزیر رفت، مجموعه مدیریتی زیر نظر او هم تغییر پیدا می‌کند، کار اساسی به‌جایی نمی‌رسد. بنده تأکید دارم بر ثبات مدیریت؛ از مدیریت‌های سطح بالا تا سطح متوسط، باید ثبات پیدا کند تا بشود برنامه‌ها را دنبال کرد. این هم یک سرفصل که این البته هم ناظر به درون آموزش‌وپرورش است هم بیرون آموزش‌وپرورش. 
یک سرفصل دیگر که این هم به نظر بنده مهم است، الگوسازی در جامعه معلمین کشور است. شما مجموعه جامعه معلمین در سراسر کشور، الگو‌های معلمین‌تان چه کسانی هستند؟ ما در رشته‌های دیگر الگو داریم؛ مثلاً در ورزش، قهرمان‌ها الگویند؛ در هنر، مثلاً هنرمند‌های برجسته الگویند؛ در عالم تعلیم دینی و روحانیت، یک گروهی برجسته‌اند و الگو برای دیگران هستند؛ طلبه نگاه می‌کند به مرجع تقلید، به آن مدرس بزرگ. در جامعه معلمین، الگو‌ها چه کسانی هستند؟ باید معرفی بشوند. نهاد آموزش‌وپرورش نگاه کنند معلمینی را که از لحاظ شاخص‌های معلمی یک برجستگی‌ای دارند، در سراسر کشور پیدا کنند. مثلاً فرض بفرمایید معلمی هست که خوب تدریس می‌کند، تدریس برجسته‌ای دارد. معلمی هست که زمان طولانی‌ای از عمر خودش را در تعلیم صرف کرده؛ ما معلمینی را سراغ داشتیم - تعداد کمی، تعداد انگشت‌شماری- که ۵۰ سال معلمی کرده بودند، ۶۰ سال معلمی کرده بودند! خیلی مهم است؛ این یک الگوست. معلمی که در مناطق دشوار معلمی می‌کند؛ دوچرخه را سوار می‌شود می‌رود مثلاً فرض کنید که فلان منطقه دور، برای پنج شاگرد یا ۱۰ شاگرد درس می‌دهد و برمی‌گردد.

فرازی از بیانات رهبر معظم انقلاب‌اسلامی در دیدار معلمان  
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار